سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

95.04.21

1395/4/21 16:30
116 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

شنبه صبح امیرعباس رو بردم بهداشت برای دوسالگی چک آپ کنیم..

البته هفته قبل برده بودم اما پایگاه عوض شده بود و افتاد این هفته نزدیک خونه خودمون... ساعت 11 تقریبا رفتیم

اول برای بینایی سنجی بعد رفتیم بهداشت... هوا حسابی گرم بود و خرید کردیم و اومدیم خونه...

قرار بود بعدازظهر خودم برم دکتر حالم خیلی بده کمردرد های شدیدی دارم که دیدم امیرعباس تنش دونه های قرمز زده حتی تا بین انگشتهای دستش و پاهاش...

خلاصه با هم رفتیم دکتر و گفت اگر ابله مرغون یا سرخک باشه شب تب میکنه اگر نه حساسیت شدیده...

خداروشکر شب تب نکرد اما تنش دوبرابر دونه های قرمز زده بود و بدجوری میخاروند...

صبح به دکتر داروخانه زنگ زدم و گفتم و پیشنهاد داد ببرمش دکتر پوست ...وقت گرفتم و بردمش با باباش...

گفت نه ابله مرغونه نه سرخک ... حساسیت شدیده حالا به چی ؟؟؟؟؟ فقط خدا میدونه

شاید گرما ...... شاید غذایی هله هوله ای خرده ... شاید به داروهای گیاهی که من میخورم ... شاید دارو ... 

خلاصه دست از پا درازتر برگشتیم... فقط سیتریزین داد وگفت حمامش کنید لباس خنک بپوشه و نخی البته تو افتاب نیاد غذاهای ساده بخوره ... تا ببینیم دونه های خوب میشه بعد یکی یکی امتحان کنم ببینم به چی حساسیت نشون میده...

حدس خودم اول خوردن سس گوجه فرنگیه که چند وقته زیاد میخوره و بعد هم گرمای شدید اون روز که خیلی اذیت شد ...

امروز بهش سیتریزین دادم الان خوابیده ... دیشب خیلی تنش رو میخاروند کلافه بود براش لوسیون زدم اروم شد و خوابید اما صبح که بیدار شد باز کلی پاهاش رو میخاروند... خداروشکر لوسیون زدم خارشش کم شده 

کلی سرش گرم شده بود امروز دکتر گفت شاید حشره ای گزیده باشه و بدنش حساس شده ریخته بیرون

خلاصه دیروز یه پشه بند خریدیم دیشب تو حال زدیم و توش خوابوندمش اما اومد بیرون تعجب کرده بود از جایی که توش خوابیده و چون شیر میخوره برای منم خیلی سخت بود..

خلاصه امروز تختش رو از دم پنجره اوردم اینطرف اتاق تا پشه بند رو روی تختش بزنیم که دیگه تکون هم ندیم  و عادت کنه توی تخت بخوابه... ان شاءالله کم کم هم باید اقدام کنم از شیر بگیرمش یه کمی بهتر بشه ...

الان خیلی بهانه گیری میکنه ...

خدا ان شاءالله همه بچه ها رو در پناه خودش حفظ کنه و سلامت که هیچ چیزی بهتر از سلامتی نیست...

راستی تو کلماتی که جدید میگه جند تا رو جا انداختم...

یا علی..... البته یا رو میگه و علی رو بیشتر با آوا میگه

بشین ..... میگه ایش ایش 

ماشین .... قام قام

قطار ... هوهو چی چی

وقتی میریم دستشویی پوشکش رو نشون میده و میگه ... جیش جیش

نی نی رو میگه

اب ..... نه ......... رو از همه زودتر یاد گرفت

عمو...... میگه مو

دیشب دو بار منو صدا کرد مان مان 

فعلا برم کلی کار دارم تا بیدار نشده .... دیروز فقط نیم ساعت خوابید برای همین دیشب یازده و نیم خوابید

توکل به خدا

خدایا همه ی نی نی هارو در پناه خودت حفظ کنه و سایه پدر و مادرهارو سرشون نگهدار

الهی آمینمحبت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)