92.12.05

خوب خوشگل مامان حسابی همه رو نگران خودت کردی ها... قشنگ مامان خاله مهنازجون یه کت و کلاه بنفش خوشگل برات بافته دل همه رو برده چند تا هم کاموای لیمویی گرفتم برات کت و شلوار پیش سینه دار و یه جلیقه و کلاه بافته نمیدونم چطوری محبتهاش رو جبران کنم؟

خاله نسرین جون هم قراره بیاد با هم بریم برات پرده و ملحفه بخریم تا برات بدوزه.

اون یکی خاله نسرین هم برای توی جشن عیدالزهرا نذری داده تا سلامت باشی.

خاله مهری جون هرروز برای سلامتی تو صلوات میفرسته.

خاله پناهی همه که هیچی حسابی شرمنده اش هستم هرروز صبح من و میاره سرکار و بعد میبره خونه کاش بتونم جبران کنم. راستی خاله پناهی همه داره مامان میشه دعا کن انشاالله صحیح و سالم باشه هم خودش هم نی نی قشنگش.

خلاصه هرکسی یه لطفی داره همه مامانی و بابایی رو شرمنده کردن حسابی

ماهنوش سادات دختر خاله جونت هم برات از مشهد ماشین سوغاتی خریده با پارچه سبز که تبرک کرده .

خاله جونت هم برات بلوز شلوار خریده وای خوش به حالت امیرعباس

مامان جون دو دست برات لباس نوزادی خریده یه سرهمی خوشگل هم داره برات میبافه

زن دایی جون هم برات کفش کوچولوی جیغ جیغی خریده.

خلاصه همه شرمنده کردن پسر قشنگم رو انشاالله جبران کنیم.

داداشی ظاهرا خیلی دوست داره و بهت فکر میکنه خداروشکر همش نگران بودم نکنه به تو حسادت کنه یا دوست نداشته باشه.

اما خداروشکر ظاهرا کرج حالش رو بهتر کرده و روابطش با ما بهتر شده خلاصه که همه دوست دارن پسرقشنگم و منتظر اومدن تو هستن امیدوام توام پسر خوبی باشی مثل داداشی تا بیشتر دوست داشته باشن.

قشنگ مامانی

این روزها بیشتر از قبل حرکت میکنی بخصوص وقتی قرآن و نماز میخونم یا شبها موقع خواب مثل یک بادکنک بادمیشی و انگار بادت خالی میشه حسابی شیطنت میکنی بابامحمدرضا میگه شیطونی ...

بعضی از دوستهام میگن هرچی امیرعباس دیدیم حسابی بازیگوش و شیطون بوده پسرگلم تو آقا باش تا به همه ثابت کنی که امیرعباس آقا و آورم هم داریم ... دارم خودم دلداری میدم

پسرقشنگم خیلی از دوست های مامانی و خاله ها از من میخوان براشون دعا کنم تو این شرایط مادرشدن بخصوص مادر یه گل پسر سید اما من خودم رو قابل نمیدونم تو براشون دعا کن و پاک و معصوم هستی قشنگم ...

می بوسمت بخدا میسپارمت