سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

93.06.05

1393/6/6 0:47
125 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

فردا امیرعباس کوچولوی ما دو ماهش تمام میشه و این یعنی زدن واکسن ...

بیشتر از دوهفته هست که فکرم برای فردا داغونه الان از باباش خواستم نگهش داره تا من کمی بنویسم شاید ارومتر بشم.

از هرکی که میتونستم پرسیدم که باید امروز صبح چه کنیم تا پسر کوچولوی ما کمتر درد بکشه کمتر اذیت بشه و از اون مهمتر خودم ارومتر باشم تا این استرس خودم رو به اون انتقال ندم.

خیلی شنیدم اما نمیدونم چرا اینطوری شدم؟ میگن افسردگی بعد از زایمان گرفتم ... حتماگرفتم دیگه ....

اصلا از کاه کوه میسازم وقتی غروب میشه حالم خیلی خراب میشه و وقتی تنهام صدبرابر بدتر میشم.

همش احساس ناتوانی و عجز دارم وقتی گریه میکنه میخوام موهام رو بکنم هرکاری میتونم بکنم تا اروم بشم.

برای صبح خیلی دل نگرانم برام دعا کنید ... هردعایی که بهم گفته بودن و میگن خوندم و هر ذکری که باید بگم میگم تا شاید اروم بشم این دلهره ها و اضطرابها و دلشوره هام کمتر بشه اما هرچی سرخودم رو گرم میکنم فایده نداره ته دلم باز داغونم.

پسر گلم رو به جدش سپردم و چون بیمه امام رضا علیه السلام هست خیالم راحته اما دلم ...


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)