سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

94.05.03

1394/5/3 14:27
129 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دیگه ماشاالله انقدر امیرعباس شیطون و بازیگوش شده و وقت من رو میگیره خیلی فرصت نوشتن ندارم.

توی ماه رمضان که حسابی سر افطار شیطنت کرد .. تقریبا هرشب پارچ شربت رو دور سفره میچرخوندیم از دستش اخر هم میگذاشتیم تو اشپزخونه و از خوردنش پشیمون میشدیم.

این روزها هم دیگه راحت راه میره...

خودش بعضی روزها کلی بازی میکنه تنهایی....

تا حدودی دد برو شده بعضی روزها میزنه به در اتاق که یعنی بریم بیرون اما جالبه که مثل خودم هرجا که میره باز خونه راحت تره و وقتی میرسیم جلوی در اتاق کلی ذوق میکنه ... خوب خیلی گرماییه و توی خونه تقریبا بیشتر روزها یا با عرقگیر هست و پوشک یا پوشک خالی بازم با اینحال همش خیس عرقه ...

به توصیه دکترش تقریبا هرروز آب بازی میکنه بعضی روزها که خیلی کثیفه به حمام تبدیل میشه بعضی روزها فقط در حد اب بازی ... بعضی روزها هم میگذارمش توی ظرفشویی و اونجا اب بازی میکنه ...

ببخشید میدونم اب کم هست و باید صرفه جویی اما بچه این چیزها حالیش نیست عوضش جاهای دیگه جبران میکنم....زبان

چند روزیه خیلی بیقراری میکنه ... مامانم میگه گرما زده شده یا خودت رفتی بیرون شیرت گرم بوده بهش دادی مریض شده ... یکی میگه سردیش کرده اخه توی میوه ها از همه بیشتر خیار میخوره و توی چند روز گذشته چند بار بهش البالو هم دادم ... یکی میگه رودل کرده ....

خلاصه الحمدالله امروز بهتره ... دیشب بهش برای اولین بار املت دادم خیلی خوشش اومده بود ... خداروشکر خورد ... امروز هم گذاشتم هرکاری دوست داره بکنه و تقریبا صبح همه جای خونه رو با بیسکویت یکی کرده بود اما بهش اصرار نکردم که نون و کره و یا پنیر یا لعاب برنج و ... بخوره گفتم بذار بیسکویت دوست داره بخوره ... فکر کنم خیلی بهش چسبید بخصوص که کلی هم خرابکاری کرده بود...

ناهار براش ماکارانی درست کردم الان خوابه ان شاءالله بیدار بشه بخوره ...خیلی ماکارانی دوست داره...

خوب یه چند تا عکس بگذارم و برم نماز (تف به ریا) تا بیدار نشده

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)