سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

بعد از ماهها

1398/3/24 19:42
202 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان عزیزم امسال خیلی کم بودم راستش به کامپیوتر دسترسی زیادی ندارم اما ان شاالله از این به بعد با لب تاب همسر گرامی گهگاهی مینویسم.

امیرعباس یکسال بزرگتر شده و ان شاالله امسال مهر میره پیش دبستانی و خیلی از این بابت خوشحال هست.

البته که بیشتر از هرچیزی فوتبال رو دوست داره. ژیمناستیک گذاشتمتش خیلی خوشش نیومد و دیگه نرفت متاسفانه همش میگه اول فوتبال بعد پیش دبستانی و بعد استخر

خیلی شیطون شده و البته حرف گوش نکن و زیاد روش کنترل ندارم راستش خیلی حرفم رو گوش نمیده و وقتی پدرش هست که کلا من حذف میشم از خونه .

حسابی ضعیف شده وقتی هوا گرم میشه دیگه غذا درست نمیخوره و همش دنبال یه چیزیه که خنک باشه. یا بستنی یا اب سرد یا دلستر.

کلمات جدیدی که میگه رو مینویسم

یادم نیست تا کجا نوشتم این اخری هارو مینویسم

دینامیت .... مینامیت

که .... چه

بن بست .... بوم بیز

فرستادی.... فر ستی

قران ... قرقان

میبازم ... میباخم

بی صاحب مونده ... میسامونده

اینترنت .... اینه تت

میکروب .... میرکوب و البته مترو ... مرتو و امسال این کلمات رو همینطوری بیان میکنه

دشمن ها.... دشمناها

انگری برد .... انبری گر

صفحه بعد .... مرحله بعد

نزدیک خونمون ..... پشت بغلمون

انتی بیوتیک ..... انتی باکی

بستن .... بندند

مامان میخوام بیام پیشت بخوابم بهت بچسبم

اگه  نوشابه بخوری معدت سوراخ میشه .... نه نمیخوام سوراخ بشم

گیر افتادم ... گیرفتی

ته خرما رو خورده میگه .... مگه خرما هم استخوون داره مامان

دایی خلیل بهش گفت البته ببخشید ها.... میزنم در کونت برق از چشمت بپره ... میگه مامان دایی به من گفت در کونت برق میزنم چشمت بپره

میبازی.... میباخی

پیش دبستانی ... پیش دبن سینی

پلیس بین الملل.... پلیس بیم البلل

پابرهنه .... پا په نره

و خلاصه کلی کلمات گنده گنده تر از خودش میگه که ادم باورش نمیشه این همه کلمه غلط  رو امیرعباس میگفته

 

پسندها (2)

نظرات (0)