92.08.29
سلام فرشته ی کوچولوی ما امروز طبق سفارش خانم دکتر نظری رفتم سونوگرافی. باورم نمیشد صدای قلب کوچولوی تو رو بشنوم ؟ اونم انقدر زود زمانی که انقدر کوچولو هستی. بابایی خیلی دوست داشت بیاد اما راستش من اصلا نمیدونستم که الان صدای قلب تو شنیده میشه. خیلی حالش گرفته شده بود. خداروشکر سالم و خوب بودی و خوب رشد کرده بودی. بعد رفتم پیش خانم دکتر گفت بیشتر باید استراحت کنم. پله بالا و پایین نرم. مواظب باشم اما مگه میشه؟ بابایی خیلی مواظب منه... کلی منو لوس میکنه. کلی حرص میخوره چرا مراقب نیستم. اما خوب چون به کسی نگفتیم خدا تورو به ما داده کسی نمیدونه که هوای منو داشته باشه. فقط باباجون میدونه که اونم کاری نمیتونه بکنه. توام حسابی...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
15:43