دل درد امیرعباس
سلام
قبل از هرچیزی باتاخیر عیدفطر رو تبریک میگم. امیدوارم نماز و روزه ها مقبول درگاه حق باشه.
دوشنبه 6 مرداد یکماه امیرعباس تمام شد.
برای همین صبح بردمش درمانگاه هم برای شنوایی سنجی هم برای تشکیل پرونده.
شنوایی سنجی که نداشت و موکول شد به یه جای دیگه اما پرونده تشکیل شد هم برای خودم هم امیرعباسم.
خداروشکر منحنی رشد امیرعباسم خیلی خوب بود قدش 54 شده بود یعنی 4 سانت بلند شده بود و وزنش 4400 یعنی حدود یک و نیم کیلو اضافه شده بود و دور سرش هم خوب بود.
قرار شد دفعه بعد 6 شهریور بریم برای واکسن دوماهگی امیرعباس.
اما متاسفانه ظاهرا اونروز امیرعباس گرمازده شده بود و منم نمیدونستم باید شیرم رو خنک کنم و بهش بدم برای همین تا فردا شب همش شیر میخورد و بالا می اورد و فردا شبش هم حالش حسابی بد بود و از ساعت 2 تا 3 دل درد داشت و گریه میکرد انقدر که من و بابایی دست و پامون رو گم کرده بودیم. اما خداروشکر ظاهرا داروهایی که داده بودیم اثر کرده بود و ساعت 3 خوابید و فرداش هم خوب بود. الان هم الحمدالله حالش خوبه یعنی بهتر شده...