سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

96.04.08

1396/4/16 20:44
120 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امسال تصمیم گرفتیم برای امیرعباس تولد بگیریم.

تولدش 6 تیر ماه بود یعنی فردای عیدفطر اما ما تولدش رو گذاشتیم پنجشنبه 8 تیر گرفتیم که مهمون هامون تعطیلات اگر جایی میخوان برن مزاحمشون نباشیم.

هفته خسته کننده و سختی بود... 

امیرعباس از وسط هفته عصبی و داغون بود همش گریه میکرد و بهانه میگرفت...

از طرفی لثه هاش قرمز شده بود که ظاهرا داره دندون در میاره...

از طرفی چشم راستش قرمز شده بود و نمیدونستم باز الرژی هست یا چیزی شده ...

خلاصه کلافه بود و منم حسابی درگیر تمیز کردن خونه برای  پنجشنبه بودم و کارهام...

برای همین روز تولدش حسابی عصبی و کلافه بود هم زهرمار من کرد هم خودش ...

فقط وقتی کیکش رو اوردیم یه کمی خوشحال شده بود و سرحال تر شد اما وقتی مهمون هامون رفتند ساعت 8 خوابید و تا حالا سابقه نداشته 8 شب تا صبح بخوابه اما خوابید ...

چشمهاش کماکان قرمز بود و فردای تولدش دو تا چشمهاش قرمز شد بردمش دکتر داروی الرژی داد اما اثری نکرد بالاخره بعد کلی مشاوره بردیمش بیمارستان فارابی و گفتند که عفونت کرده ...

هفته بعد تولدش هم درگیر همین ماجرا بود و در کنارش دارم سعی میکنم از پوشک بگیرمش اما حسابی کلافه ام کرده ...

امروز جمعه هست و 5 روزه گیر این ماجرا هستم... چشمهاش بهتر شده ... اما برای پوشک گرفتن خیلی کلافه ام کرده یه بار میگه دو بار نمیگه ...دیروز خیلی خوب بود از صبح گفت و اصلا کثیف کاری نکرد اما امروز باز از صبح قاطی و عصبی هست و دو سه بار خونه رو کثیف کرده اعصابم داغونه اما نمیدونم چه کنم یعنی چاره ای جز تحمل و صبوری ندارم...

امیدوارم به زودی این قضیه هم حل بشه اصلا حوصله ندارم...

این روزها دیگه خیلی بهتر از قبل صحبت میکنه 

غلط غلوط زیاد میگه اما خوب خیلی چیزهارو میگه ...

حالا ان شاالله سرفرصت دیگه ای از شرایط خود امیرعباس مینویسم... بخاطر از پوشک گرفتن و الودگی هوا و چشمهاش هنوز بهداشت هم نبردمش شاید این هفته ببرمش اگه اوضاعش خوب باشه ان شاالله...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)