سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

93.05.30

1393/5/30 12:41
223 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

بالاخره اینترنت درست شد و منم وقتی پیدا کردم برای نوشتن.

این دو هفته گذشته خیلی سخت گذشت. تقریبا از روزیکه امیرعباس رو ختنه کردیم همه شبها بی تاب بوده و گریه کرده. بعضی شبها انقدر گریه کرده و بی تاب بوده که نمیدونستیم چی کارش کنیم.

دوشنبه شب این هفته بردیمش بیمارستان کودکان مفید از بسکی بی تاب بود و گوشهاش رو میکشید. دکتر گفت که گوشهاش حساسیت شده و باید بگردید و ببینید به چی حساسیت پیدا کرده؟ چه مصیبتی مگه به این راحتی میشه فهمید. براش رانیتیدین و سیتریزین و گریپمیکسچر تجویز کرد و پماد تریامسینولون برای زدن به گوشهاش... اون شب رو استفاده کردیم فرداش هم همینطور ... خاله نسرین ادرس دکتر فراشاهیان رو داد و گفت که دکتر خیلی خوبیه ببریدش پیش اون... بابایی رفت مطب رو پیدا کرد... نزدیکای بیمارستان کودکان طالقانی بود اخه دکتر منشی نداشت و ادرس دقیق هم نداشتیم. منم امیرعباس رو با اژانس بردم اونجا... دکتر همه حرفهای دکتر شب قبل رو نقض کرد. اینکه من هرچی میخوام بخورم اما متعادل اشکالی نداره... بچه سه ماه دل درد داره کاری نمیشه کرد .... زیاد خودمون رو اذیت نکنیم و صبور باشیم .... من بیشتر به خودم فکر کنم و خلاصه گفت که سیتریزین رو ندیم برای کودکان زیر یکسال ضرر داره...

چی بگم... دکترهام شدن مثل خیاط ها و ارایشگرها که هیچکدوم همدیگر رو قبول ندارن.... برگشتیم دکتر خیلی خوش اخلاق و اروم بود ما هم شاد برگشتیم اما امیرعباس شب تا صبح صورتش و گوشهاش رو خاروند و اصلا اروم نبود از صبح هم نخوابید و شب هم یه شب جهنمی برامون درست کرد یعنی دیشب ... خلاصه مجبور شدیم دوباره زنگ بزنیم بیمارستان مفید و سوال کنیم.

خدا خیرش بده دیشب فهمیدیم هنوز مسلمون پیدا میشه چه دکتر خوبی خدا ازش راضی باشه و خیرش بده گفت اگه میتونید بیاریدش اما اگر راهتون دوره با توجه به چیزهایی که میگید بچه ها توی این سن حساسیت نمیگیرن مگر به دارو یا شیر مادر که احتمالا دارویی بود اونم بخاطر پرومتازین و انتی بیوتیکی که دکتر موقع ختنه تجویز کرده (البته احتمالا) و گفت که اگر گوش بچه چرک کرده باشه درد میکنه و ایشون اصلا گوش درد رو تشخیص ندادن و گفتن که بچه گوشش درد نمیکنه بچه ها تو این سن یا کولیک دارن یا رفلاکس و چون امیرعباس داروهای کولیک میخوره احتمالا رفلاکس هم داره و این باعث میشه شیر بیاد توی مری و گوشها و باعث درد بشه ایشون هم گفتن که بهتره سیتریزین رو ندیم اما رانیتیدین رو بدیم تا چند روز حتماخوب میشه... خدا خیرش بده با حوصله حرفهام رو گوش کرد و به سوالاتم جواب داد و کلی اروم شدیم...

بگذریم خلاصه که این دو هفته خیلی سخت گذشته و امیرعباس تقریبا بیشتر روزها رو با درد سپری کرده میگن که تا سه ماه اینطوریه و یکماه و یک هفته دیگه هنوز مونده... خودم خیلی داغونم اعصابم فکرم خیلی داغونه و دکتر میگفت که اینو به بچه انتقال میدم و اونم بی تاب میشه اما دست خودم نیست.

به هرکسی که بتونه کمکم کنه تا ارامش پیدا کنم زنگ زدم.یکی میگه قرآن بخون یکی میگه جوشن کبیر بخون یکی میگه صلوات بفرست یکی میگه الصبور بگو یکی میگه تغذیه ات خراب شده ضعیف شدی هیچی نمیخوری و بی خوابی هم داری این باعث عصبی شدن تو شده ... خلاصه هرکی یه چیزی میگه دیگه...

بگذریم امیرعباس روی پای باباش خوابیده البته خواب که نه غر میزنه دعا کنید همه بچه ها اروم باشن از صدقه سر همه امیرعباس منم اروم بشه چون اصلا تحملش رو ندارم. ممنون.

مجبور شدیم دلش رو ببندیم تا گرم بشه بلکه کمتر درد بگیره ...


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)