سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

93.09.05

سلام امروز اخرین روز از 5 ماه زندگی امیرعباس گلی هست. دیروز پسر خیلی خوبی بود خوب خوابید شب هم نسبت به بقیه شبها بهتر خوابید اما امروز از صبح همش غرغر کرده و تازه یکساعتیه خوابیده. دیشب سالگرد ازدواج من و بابایی امیرعباس بود. متاسفانه من نتونستم هیچی برای بابایی بخرم سالگرد عقدمون به تاریخ قمری روز عیدغدیر بود که بابایی برام سکه خرید و حسابی خجالتم داد و دیشب هم که ترکونده بود. هم برام بلوز خریده بود هم گل هم سرویس کامل سفالی که قبلا با هم دیده بودیم... خیلی شرمنده شدم اما خوب خودش میدونه که بخاطر امیرعباسی نمیتونم برم بیرون خرید کنم. البته یکماه پیش برای بابایی با پاداشی که بهمون داده بودن از طرف شرکت سه تا شلوار و دو تا پیراهن و د...
5 آذر 1393

93.09.03

سلام سه روز دیگه 5 ماه امیرعباس تمام میشه .... چقدر زود گذشت فقط یک ماه از مرخصیم مونده و دارم سعی میکنم این سه ماه رو هم مرخصی بگیرم که البته موافقت نکردن و میخوان کاری کنن استعفا بدم ... چی بگم تو این مملکت میلیون میلیون پول دزدیده میشه اب از اب تکون نمیخوره اونوقت یه مادر برای اینکه چند ماه بیشتر بتونه پیش بچه اش بمونه باید چقدر خفت و خاری بکشه تازه جالبه که اگر بچه شیر مادر نخوره بیمه پول هم نمیده و میگه باید مادر بره سرکار یعنی از نظر این مملکت خراب شده یه بچه فقط برای شیر خوردن نیاز به مادرش داره و بس و بقیه کارهارو دیگران هم میتونن بکنن... انقدر اعصابم خورده که دو شبه خواب ندارم. دیشب امیرعباس ساعت یک گذشته بود خوابید هرچی سع...
3 آذر 1393

بدون عنوان

سلام علیرغم دردسرهایی که کشیدیم تا تونستیم رانیتیدین خارجی برای امیرعباسی پیدا کنیم و چند روزه دارم بهش میدم اما هنوز تاثیری نداشته. دائم گوشهاش رو میکنه و شبها خیلی بیقرار شده و تقریبا بیشتر شب رو بیداره و نااروم. خدا کنه زودتر این یکماه هم بگذره و به غذا خوردن بیفته بلکه حداقل رفلاکسش خوب بشه تا قبل از واکسن شش ماهگی چون به اندازه کافی لثه هاش ناارومش کرده. امیرعباسی کوچولوم هم لثه هاش میخاره هم رفلاکس اذیتش میکنه هم جای واکسنش که گوله شده حق داره همش نااروم باشه اما من واقعا کلافه شدم و نمیدونم باید چی کار کنم... بی خوابی از یک طرف کلافه ام کرده ناارومی امیرعباس از یک طرف و مشکلاتی که ... بگذریم... جمعه با امیرعباسی رفتیم ع...
3 آذر 1393