93.12.08
سلام بالاخره کامپیوتر درست شد و البته فرصتی برای نوشتن... بعد چهار روز سخت که درگیر تمیز کردن اشپزخانه بودم با وجود امیرعباس که متاسفانه هنوز دندونش در نیومده و بیقراره ... لثه ش تاول زده اب دهنش میاد بی اشتها شده کم خواب شده و .... همه علائم دندون در اوردن هست اما خبری از دندون نیست.... حتی به سفارش عاطفه جون دوستم جلوجلو براش دندونی پختم شاید زودتر در بیاد سوره حجرات رو نوشتم روی دندونش مالیدم اما ... هنوز خبری نیست... حسابی بیقرار شده و عصبی و دائم غر میزنه شیر میخوره غر میزنه میخوابه غر میزنه و ... حسابی کلافه شده... برای من روزهای سختی میگذره میخوام از این به بعد یه پست های خصوصی فقط برای خودم بگذارم و از روزهای سخت بنویسم و...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
18:51