سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

93.09.03

سلام سه روز دیگه 5 ماه امیرعباس تمام میشه .... چقدر زود گذشت فقط یک ماه از مرخصیم مونده و دارم سعی میکنم این سه ماه رو هم مرخصی بگیرم که البته موافقت نکردن و میخوان کاری کنن استعفا بدم ... چی بگم تو این مملکت میلیون میلیون پول دزدیده میشه اب از اب تکون نمیخوره اونوقت یه مادر برای اینکه چند ماه بیشتر بتونه پیش بچه اش بمونه باید چقدر خفت و خاری بکشه تازه جالبه که اگر بچه شیر مادر نخوره بیمه پول هم نمیده و میگه باید مادر بره سرکار یعنی از نظر این مملکت خراب شده یه بچه فقط برای شیر خوردن نیاز به مادرش داره و بس و بقیه کارهارو دیگران هم میتونن بکنن... انقدر اعصابم خورده که دو شبه خواب ندارم. دیشب امیرعباس ساعت یک گذشته بود خوابید هرچی سع...
3 آذر 1393

بدون عنوان

سلام علیرغم دردسرهایی که کشیدیم تا تونستیم رانیتیدین خارجی برای امیرعباسی پیدا کنیم و چند روزه دارم بهش میدم اما هنوز تاثیری نداشته. دائم گوشهاش رو میکنه و شبها خیلی بیقرار شده و تقریبا بیشتر شب رو بیداره و نااروم. خدا کنه زودتر این یکماه هم بگذره و به غذا خوردن بیفته بلکه حداقل رفلاکسش خوب بشه تا قبل از واکسن شش ماهگی چون به اندازه کافی لثه هاش ناارومش کرده. امیرعباسی کوچولوم هم لثه هاش میخاره هم رفلاکس اذیتش میکنه هم جای واکسنش که گوله شده حق داره همش نااروم باشه اما من واقعا کلافه شدم و نمیدونم باید چی کار کنم... بی خوابی از یک طرف کلافه ام کرده ناارومی امیرعباس از یک طرف و مشکلاتی که ... بگذریم... جمعه با امیرعباسی رفتیم ع...
3 آذر 1393

93.08.21

سلام اوضاع خوب امیرعباس دیگه پسر گلم کم کم یادت گرفته * چیزی رو دستش میدیم یا طرفش میاریم بگیره و سریع هم میگذاره دهنش * موقع مک زدن انگشتاش آواز میخونه گاهی هم غر میزنه البته تا حالا دو تا انگشتش رو مک میزد چند روزه یاد گرفته شصتش رو مک میزنه * چند باری تصمیم گرفته قل بخوره و دو سه باری دمر شده * موقع پخش گزارش ورزشی یا فوتبال هم پای باباش نظرات کارشناسی میده * پایین گهواره اش عروسک اویزون کردم روی زمین خوابیده بود ولی نزدیک گهواره اش طوری که میتونست عروسکهارو بگیره اما وقتی دید دستش نمیرسه جالب بود با پاهاش به عروسکها میزد * دیگه موقع شربت خوردن بادستش دست منو پس میزنه و کلی مشکلات درست میکنه و بیشتر اوقات شربت رو ت...
21 آبان 1393

93.08.14

سلام قبل از هر چیز انشاالله عزاداریهاتون مورد قبول درگاه حق و اقا و مولایمان امام حسین علیه السلام و عزیزانشان قرار گرفته باشه. من که امسال محروم بودم از همه چیز فقط پای تلویزیون نشستم ... و به امیرعباسی رسیدم. فقط شب تاسوعا توی محل خودمون مراسم بود رفتم که اونم امیرعباسی منو حسابی سکته داد. نمیدونم چرا وقتی از خونه اوردمش بیرون نفسش گرفته بود... از حمام هم که میارمش بیرون اینطوری میشه نمیدونم چرا از جای گرم توی جای سرد میبرمش اینطوری میشه خیلی حساسه نمیدونم باید ببرمش دکتر یا خودش خوب میشه.... و روز عاشورا هم با بابایی امیرعباس و امیرعباسی رفتیم بیرون یه دوری زدیم و اومدیم خونه چند تا هیات و دسته دیدیم. خلاصه امسال خیلی از این د...
14 آبان 1393