سیدامیرعباسسیدامیرعباس، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

سیدامیرعباس مامان

تولد امیرعباس ................

سلام پسر قشنگم روز جهارشنبه از صبح حالم خوب نبود و درد داشتم شب حالم بدتر هم شد یعنی تا صبح همش درد داشتم. ترسیدم زنگ زدم بیمارستان میلاد گفتن بیا حتما ببینیمت... رفتم نوار قلب گرفتن و ... خلاصه گفتن که ساعت 6 دوباره بیا اگر دیر بیای ممکنه توی خونه زایمان کنی و راهی شدیم.. دردهام بیشتر شده بود رسیدیم بیمارستان ... گفتن برو پیاده روی کن ساعت یکربع به هشت بیا تا بستری بشی... تازه فهمیدم نه انگار قضیه جدی شده و موقعشه ... ترس همه ی وجودم و گرفته بود ... تا یکربع به هشت با بابایی توی راهروهای بیمارستان که خلوت بود راه میرفتم و ساعت یکربع به هشت رفتیم اورژانس و دستور بستری دادن تا کارهامونو بکنیم و بخوایم بریم داخل بخش خاله و شوهر خاله و مامان ج...
8 تير 1393

93.04.04

سلام پسر قشنگم روز اول تیرماه صبح رفتم آزمایشگاه برای آزمایش قند که فکر کنم دیگه آخرین آزمایش باشه. فرداش صبح با بابایی رفتیم جواب آزمایش رو گرفتیم الحمدالله 106 بود و کلی پائین اومده بود. بعدم برای چک آپ هفتگی رفتیم بیمارستان میلاد. اما متاسفانه بازم مشکل پیش اومد. بعد از گرفتن نوار قلب دکتر گفت که ضربان قلب جنین بالا و پائین هست و باید سونوگرافی کنیم. دوباره همون مشکلات شروع شد. سونو خوب بود نوار قلب مشکل داشت دوباره راهی اورژانس اصلی بیمارستان شدیم. و تا نوار قلب گرفتیم و برگشتیم خونه ساعت نه و نیم شب بود. مامانی از خستگی توی پله ها سر خورد و دو سه تا پله اومد پائین. فکر کنم دیگه رمقی برای زایمان برام نمونده باشه. دو هفته است دل و کمرم د...
4 تير 1393

93.03.30

سلام یک عکس از سقف اتاق امیرعباس گذاشتم. یک عکس هم ازموزیکال تختش و یک جفت پاپوش خوشگل که قبلا گفته بودم خاله الناز و خاله رویا زحمت کشیدن برای امیرعباس خریدن بازم ممنونم. ...
30 خرداد 1393

93.03.27

سلام پسر قشنگم دیروز دوشنبه بود و باز چک آپ هفتگی. خداروشکر دیروز خانم دکتر به نوارقلب جنین گرفتن رضایت داد و گفت اگر خوب بود سونوگرافی لازم نیست. که الحمدالله خوب هم بود. موقع نوارقلب گرفتن توی اون بیست دقیقه باید حداقل سه بار حرکت کنی. ده دقیقه ای گذشت اما خبری از حرکت کردن تو نبود. البته میدونستم چرا؟ چون اونجا سرد بود و هرموقع دل مامانی سرد باشه تو یخ میکنی و حرکت نمیکنی. شروع کردم به قربون صدقه رفتن که پسر گلم الان وقت خوابیدن نیست ها مامانی رو ضایع نکن باید تکون بخوری وگرنه دوباره مجبور میشم برم سونوگرافی... فدات بشم انقدر حرف گوش کن هستی. وقتی میخوای حرکت بکنی اولش یکطرف پهلوم شروع میکنی به لرزیدن بعد هم یه حرکت جانانه  تا آخرش فکر...
27 خرداد 1393

[عنوان ندارد]

امشب شب میلاد امام زمان علیه السلام هست به همه شیعیان ایشان تبریک میگم و امیدوارم تا قبل از اینکه امسال تموم بشه با ظهورشون چشم همه مارو روشن کنن. دیروز جشن بودم خاله نسرین دعوت کرده بود با اون خاله نسرین و خاله مهناز و دوست خاله نسرین رفته بودیم. همش دعا میکردم انشاالله آقای مهربونمون بیان تا تورو به ایشون بسپرم تا خیالم از همه چیز راحت باشه اماحالا هم تورو به جد مهربونت میسپرم. ...
22 خرداد 1393

93.03.22

سلام پسر قشنگم چندروز پیش برات نوشتم اما ظاهرا اینترنت خراب بوده و ثبت نشده حالا مجبورم دوباره بنویسم. دوشنبه این هفته صبح رفتم محل کارم برای تحویل کارهام و خداحافظی برای اینکه بمونم خونه و بیشتر مراقب خودم و تو باشم. ساعت ده و نیم راهی بیمارستان میلاد شدم برای جک آپ هفتگی ازاین به بعد باید هرهفته برم. نوبت گرفتم مثل هرهفته و بعد دکتر... بابایی اومد رفت شیر برام گرفت خوردم و رفتم برای نوارقلب چنین خداروشکر همه چیز خوب بود بعد رفتیم دوباره سونوگرافی کردیم مثل هفته گذشته. از دکتر پرسیدم میشه قد و وزن تورو بهم بگه گفت نمیتونم قدش رو بگم اما وزنش 2900 ... باریکلا تا الان 100 گرم از داداشی جلو هستی. صدای قلب کوچولوت رو هم شنیدم. حال روحی ماما...
22 خرداد 1393

[عنوان ندارد]

ماه میلاد سه پرچم دار عشق دلبر و دلداده و دلدار عشق ماه میلاد سه ماه عالمین سید سجاد و عباس و حسین(ع) ****************************** سه نور آمد به عالم پر ز احساس معطر هر سه از عطر گل یاس سه نور تابناک آسمانی حسین بن علی ، سجاد و عباس ******************************* شعبان شد و پیک عشق از راه آمد عطر نفس بقیه الله آمد با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد ...
16 خرداد 1393